سلام حالتون خوبه؟
بالاخره بعد از مدت زیادی آپ کردم حالا فعلا سریع بریم سراغ سوتی ها تا بعد...
یه پس گردنی بزنم تو صورتت؟! (فرستنده: نورالله مهدی زاده)
گوشی خدمتشون باشه با خودتون صحبت کنید (رامین فیروزی)
حِدِ لمدایی ç حس لمسایی (فرستنده: میثم ملکی)
سر خواری ç خر سواری (مهرداد مهدی زاده)
عینک کائوچویی بی قاب (مصطفی اسماعیلی)
اختفاتیه ç مخفف اختتامیه و افتتاحیه (فرستنده:میثم ملکی)
جیش جوشی ç فیش گوشی (فرستنده: محمدصادق مهدی زاده)
مخصلتیم ç مخلصتیم (علی خالق پرست)
درخت انجور و جو ç درخت انگور ومو (فرستنده: مرتضی گنجی)
پاکستان ç تاکستان (فرستنده: مهدی مهدی زاده)
بکاشیم ç بکاریم (ماندانا سپهر)
مقصل ç مفصل (کامیار فرشید)
ورافتتاد ç ورافتاد (امیر)
حالا برای خالی نبودن عریضه آقا احسان سوتی معروفش رو در اینجا می نویسیم:
داستان سهتم و رستاب ç داستان رستم و سهراب
حالا شما هم می تونید سوتی های خودتون یا دوستاتون رو در قسمت نظرات بگین تا با اسم خودتون نمایش بدم.
جیش جوشی ç فیش گوشی (فرستنده: علی)
مخصلتیم ç مخلصتیم (علی)
درخت انجور و جو ç درخت انگور ومو (فرستنده: آرزو بماند)
پاکستان ç تاکستان (فرستنده: آرزو بماند(همون که منم اومدم؟))
بکاشیم ç بکاریم (آرزو بماند)
مقصل ç مفصل (آرشام)
ورافتتاد ç ورافتاد (آرشام)
حالا برای خالی نبودن عریضه آقا احسان سوتی معروفش رو در اینجا می نویسیم:
داستان سهتم و رستاب ç داستان رستم و سهراب
حالا شما هم می تونید سوتی های خودتون یا دوستاتون رو در قسمت نظرات بگین تا با اسم خودتون نمایش بدم.
)
اوزیتیپ ç ایزوتوپ (فرستنده: ساناز)
گور بفت ç بور گفت (فرستنده:
ماشین لباسشویی ç لباس ماشین (فرستنده: حسین)
بی محله خروس ç خروس بی محل (فرستنده: حسین)
سنجاگ ته قرد ç سنجاق ته گرد (فرستنده:
عجب روزگار ناقلاییه ç عجب روزگار نامرادیه (فرستنده:
بوچ و ماسçماچ و بوس (فرستنده:
باز چشم منو دیر دوده ç چشممو دور دیده (فرستنده:
سیتو داد ç سوتی داد (خودم)
چند تا دیش داریم ç چند تا فیش داریم(فرستنده:
سوتی معلم فیزیک حسین آقا:
وقتی مبحث آینه هارو درس میداد یه منحنی رو تخته کشید و گفت فرض کنید این یه آینه و فرض کنید منم یه آدم که مقابل اونم...
سوتی از این بدتر هم میشه؟
راستی به نظرتون اینجا چه شهریه؟
ااااا خوب چرا فکر بد میکنین؟ من شهر خاصی رو در نظر ندارم که
فقط از شما نظر خواستم
راستی یه سوتی از اخبار پخش شد دیدین؟
تو لرستان یه نفر میخواسته پاشو جراحی کنه اشتباهی واسش اون یکی رو جراحی کردن
سوتیهای جدید دوستان
بریم کافینت یه چیزی بخوریم
کجا تازشو دیدی ........ تازه کجاشو دیدی
پنجره رو ببست......... پنجره رو ببند
بیا بالا میفتی ها......... بیا پایین میفتی ها ( مهرداد مهدیزاده)
شوتی .................... سوتی (خودم)
مداد طلا..................مدال طلا (فرشاد اسدزاده)
... دادیها.................. گیر دادیها (مرتضی گنجی)
کرکره رو ببند پایین............ کرکره رو بکش پایین (امید چگینی )
شب همه رو یه جا بکنیم........ شب هم رو یه جا جمع کنیم ( امید نجفی )
دانشجاه............ دانشگاه (ابوالفضل اسلامی)
سونه ............. شونه ( مصطفی اسماعیلی)
بهنام ( نورالله مهدیزاده) بهنام (رامین فیروزی )بهنام ( معلم ریاضی )دوستان عزیز ؛ چرا دیگه کسی سوتی نمیده؟ مگه میشه؟ شاید شماها کم لطف شدید !
آقا سر بازی فوتبال بود که مربیمون (مصطفی اسماعیلی) رو جو گرفته بود و هی میگفت
بسوت، بسوت . بنده خدا میخواست بگه بشوت
بازم میگم دوستان عزیز هر کسی میخواد سوتیهای خودش یا دوستاش تواین وبلاگ ثبت
بشه اون رو تو قسمت نظر ها بنویسه تا من اون رو به اسم خودش ثبت کنم